دوزبانگی در ایران: فرصت یا تهدید؟

نوع مقاله : نشست علمی

نویسنده

گروه زبان‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/jicia.2023.20244

چکیده

دوزبانگی در ایران پدیده‌ای فراگیر و ظرفیت‌ساز است که در صورت مواجهه علمی می‌تواند به ارتقای توانش شناختی، تقویت حل مسئله، گسترش فرصت‌های شغلی و توسعه اجتماعی منجر شود؛ اما برخورد غیرکارشناسی با آن، پیامدهایی مانند افت تحصیلی، شکاف زبانی و روانی، و تعارض هویتی میان هویت قومی و ملی را تشدید می‌کند. درک دوزبانگی مستلزم تعریف طیفی از «حداقل توانایی» تا «تسلط کامل» و تمایز میان زبان، سواد و نیز تفاوت «آموزش زبان» با «آموزش به زبان» است. شواهد نشان می‌دهد موفقیت در یادگیری زبان دوم، به تثبیت زبان اول وابسته است و بی‌توجهی به زبان مادری موجب می‌شود زبان فارسی برای برخی کودکان نقش «زبان خارجی» پیدا کند. در حوزه آموزشی، تمرکزگرایی محتوای درسی و اجرای برنامه یکسان در مناطق متنوع، عدالت آموزشی را تضعیف کرده و نیازمند طراحی بسته‌های آموزشی بومی، متناسب با فرهنگ و زبان منطقه است. راهبردهای پیشنهادی شامل اجباری‌سازی پیش‌دبستانی و آغاز آموزش رسمی از پنج‌سالگی برای کودکان غیرفارسی‌زبان، آموزش فارسی به‌مثابه مهارت، تقویت آموزش‌های ضمن‌خدمت برای معلمان، بهره‌گیری از فارغ‌التحصیلان آموزش فارسی به غیرفارسی‌زبانان، توسعه محتوای چندرسانه‌ای و استفاده از رسانه‌های عمومی، اجرای پایلوت آموزش مبتنی بر زبان مادری در چند استان، و بازنگری در سیاست بومی‌گزینی کنکور با توجه به پیامدهای آن بر انسجام ملی است.