فراگیرسازی و پاسخ به مداخله در کودکان با نیازهای ویژه

نوع مقاله : توصیه سیاستی

نویسنده

گروه روان‌شناسی استثنایی، دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/jicia.2019.20353

چکیده

تحول رویکردهای آموزشی برای کودکان با نیازهای ویژه، از مدل جداسازی به سمت آموزش فراگیر، نتیجه نقدهای گسترده نسبت به پیامدهای منفی مدارس ویژه بر رشد اجتماعی، عزت‌نفس و فرصت‌های واقعی یادگیری این گروه است. آموزش فراگیر بر این اصل استوار است که نظام آموزش عمومی باید نسبت به طیف متنوع توانایی‌ها پاسخگو باشد و با تکیه بر ویژگی‌های مشترک انسانی، از ارزش‌گذاری منفی بر تفاوت‌ها و بازتولید طرد اجتماعی جلوگیری کند. در کنار فراگیرسازی، رویکرد «پاسخ به مداخله» به‌عنوان چارچوبی ساختاریافته برای تشخیص و آموزش پیشگیرانه مطرح می‌شود که با پایش مستمر پیشرفت تحصیلی و ارائه مداخلات متناسب در سطوح مختلف، امکان شناسایی زودهنگام دانش‌آموزان در معرض خطر و کاهش برچسب‌زنی را فراهم می‌سازد. چالش‌های اجرای این دو رویکرد شامل تأکید افراطی بر آزمون‌های سنتی و ناکارآمد، تشخیص‌های اشتباه و برچسب‌های نابه‌جا، کم‌توجهی به فشارهای روانی والدین، ضعف مهارت معلمان در آموزش ویژه، نبود پژوهش‌های بومی و تبیین ناکافی مبانی فلسفی و کارکردی برنامه‌ها، و نیز موازی‌کاری سازمان‌های متولی است. راهبردهای پیشنهادی بر کاهش آزمون‌محوری و تقویت ارزیابی فرایندی، آموزش استاندارد و عملی معلمان، توانمندسازی خانواده‌ها، اجرای پایلوت پاسخ به مداخله در مدارس منتخب، نقش‌آفرینی رسانه ملی در فرهنگ‌سازی، هماهنگی نهادی میان آموزش‌وپرورش استثنایی و بهزیستی، و تدوین طرح عملیاتی دقیق برای استقرار نظام‌مند این رویکردها تأکید دارد.