خدمت عمومی سربازی در ایران با وجود نقش بنیادین در تأمین امنیت ملی، در شرایط اجتماعی جدید با چالشهایی در مشروعیت، کارآمدی و رضایتمندی مواجه شده و بازنگری در قانون و شیوه اجرا را ضروری ساخته است. گسترش ارتباطات اجتماعی، افزایش سطح آگاهی جوانان و تغییر سبک زندگی موجب شده سربازی اجباری برای بخش قابل توجهی از مشمولان توجیهپذیری پیشین را از دست بدهد؛ در حالیکه گذار کامل به ارتش حرفهای نیز به دلیل هزینههای بسیار سنگین دفاعی در کوتاهمدت عملیاتی نیست. از سوی دیگر، تجربه موجود نشان میدهد مشکلات آموزشی، پشتیبانی، مدیریتی و روانشناختی سربازان، از جمله افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و ضعف سازگاری با محیط جدید، کیفیت خدمت و سرمایه انسانی نیروهای مسلح را کاهش میدهد و موجب تأخیر در ازدواج، تحصیل و ورود به بازار کار میشود. بر این اساس، الگوهای جایگزین همچون سربازی حرفهای، داوطلبی، علمی–تخصصی، سرباز صنعت، خرید خدمت هدفمند، کاهش مدت خدمت در دوران صلح و مدلهای تلفیقی، بهعنوان گزینههای سیاستی قابل بررسی معرفی میشوند. راهبردهای پیشنهادی بر تغییر نگاه ابزاری به نگاه انسانمحور، غربالگری روانشناختی قبل و حین خدمت، آموزش مهارتهای زندگی، توسعه مهارتآموزی و حرفهآموزی متناسب با نیاز جامعه، شفافیت در ارزیابی فرماندهان، تقویت مشوقهای مثبت، بومیگزینی در اعزام، و کاهش مدت خدمت با هدف افزایش بهرهوری و ارتقای امنیت پایدار تأکید دارد.