محدودیت‌ها و ظرفیت‌های انتقال پایتخت

نوع مقاله : توصیه سیاستی

نویسنده

گروه برنامه‌ریزی اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/jicia.2017.20400

چکیده

ایده انتقال پایتخت در ایران عمدتاً در واکنش به تراکم جمعیت، فشار بر ظرفیت‌های اکولوژیک و گسترش مسائل چندبعدی تهران مطرح شده است؛ با این حال بررسی تحلیلی این موضوع نشان می‌دهد انتقال پایتخت راه‌حلی کم‌اثر، بسیار پرهزینه و بلندمدت است که بدون اصلاح ریشه‌های تمرکزگرایی، قادر به حل مسائل تهران نخواهد بود. ریشه‌های اصلی بحران تهران در تمرکزگرایی ساختاری کشور، نگاه کالبدی و کمی‌گرا به شهر و اجرا نشدن طرح‌ها و سیاست‌های کلان آمایشی شناسایی می‌شود؛ به‌گونه‌ای که تهران به مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و فرهنگی تبدیل شده و جذب جمعیت فراتر از ظرفیت محیطی آن، مشکلاتی نظیر آلودگی، ترافیک، فرسودگی کالبدی و ریسک زلزله را تشدید کرده است. تحلیل‌ها نشان می‌دهد حتی با انتقال مرکز سیاسی–اداری، تنها بخش کوچکی از جمعیت جابه‌جا می‌شود و احتمال بازتولید مشکلات در مکان جدید وجود دارد. علاوه بر این، انتقال پایتخت با نادیده گرفتن سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و هویتی شهر، می‌تواند به شکل‌گیری سکونتگاه‌هایی با بحران‌های تازه بینجامد. در نتیجه، راهبرد جایگزین بر تمرکززدایی واقعی از نظام تصمیم‌گیری، تقویت مدیریت محلی، اجرای برنامه‌ریزی منطقه‌ای مبتنی بر آمایش سرزمین، انتقال تدریجی عملکردها و فعالیت‌ها، و جلوگیری از توسعه‌های جمعیت‌افزا در تهران تأکید دارد.