خیانت در امانت از منظر قرآن کریم و روایات اهلبیت(ع) نهتنها یک جرم کیفری، بلکه پدیدهای اخلاقی–اجتماعی است که با سلب اعتماد عمومی، نظم اجتماعی را مختل کرده و سرمایه اجتماعی را فرسایش میدهد. در این چارچوب، امانتداری بهعنوان یک هنجار بنیادین و ارزش دینی معرفی میشود و خیانت در امانت بهمثابه تخلفی چندلایه، هم در سطح رابطه فردی و هم در سطح مناسبات عمومی قابل تحلیل است. واکاوی عوامل وقوع این جرم نشان میدهد «اعتماد بیجا»، «سادهلوحی» و «عدم دریافت رسید و سند در معاملات» از زمینههای تکرارشونده وقوع این بزهاند؛ ازاینرو پیشگیری از خیانت در امانت نیازمند آموزش عمومی مهارتهای تعامل و معامله، تقویت سواد حقوقی و ترویج الگوهای رفتاری مبتنی بر احتیاط عقلانی است. همچنین تقویت ایمان، معرفتافزایی نسبت به پیامدهای فردی و اجتماعی جرم، پرورش وجدان اخلاقی و افزایش بصیرت دینی بهعنوان سازوکارهای درونی کنترل رفتار معرفی میشوند. در سطح نهادی نیز راهبردهایی مانند تقدم پیشگیری بر درمان، فرهنگسازی از مسیر رسانهها و نهادهای آموزشی، شناسایی و طبقهبندی انواع خیانت، اجرای قاطع و سریع مجازات برای بازدارندگی، هماهنگی میان سازمانهای مبارزه با فساد و تقویت اعتماد عمومی از طریق پاکدستی مسئولان، بهعنوان الزامات سیاستی کاهش این جرم و بازسازی اعتماد اجتماعی پیشنهاد میشود.