اختلال طیف اتیسم با بروز در سنین پایین و اثرگذاری منفی بر ابعاد تحولی کودک، خانواده را در معرض فشارهای روانشناختی، اقتصادی و اجتماعی پایدار قرار میدهد و بدون مداخله بهنگام، پیامدهای آن به کودک، والدین و جامعه تعمیم مییابد. یکی از مسائل محوری، ضعف در غربالگری، ارزیابی و تشخیص دقیق و زودهنگام است که موجب تأخیر در مداخلات توانبخشی و کاهش اثربخشی درمان میشود. در کنار آن، فقدان برنامههای مدون برای دوران بزرگسالی افراد دارای اتیسم، نگرانی خانوادهها درباره آینده و استقلال نسبی فرزند را تشدید میکند و نشاندهنده تمرکز مقطعی خدمات بر دوره کودکی است. هزینههای سنگین آموزش، درمان و توانبخشی، نبود پوشش کافی بیمهای و حمایتی، و توزیع نابرابر امکانات در مناطق مختلف، فشار اقتصادی و مهاجرت خانوادهها به کلانشهرها را افزایش میدهد. همچنین صدور مجوزهای غیرتخصصی برای مراکز و سمنها و ضعف نظارت، به اتلاف منابع و ارائه خدمات کمکیفیت منجر شده است. راهبردهای پیشنهادی شامل ارتقای نظام غربالگری، توسعه متوازن خدمات حمایتی در سراسر کشور، ایجاد مراکز جامع توانبخشی و حرفهآموزی برای سنین بالای ۱۸ سال، تخصیص یاریبرگ خدمات روانشناختی برای پیشگیری از تعارضات خانوادگی، تسهیل حملونقل و کسری کار والدین، گسترش بیمههای حمایتی و تخفیف مالیاتی، تقویت هماهنگی بیننهادی، و استفاده از ظرفیت دانشگاهها و رسانهها برای آگاهسازی و سیاستگذاری مبتنی بر شواهد است.